سلام داداش گلم
داداشی چه شب غمناکیه..
آسمون داره می گریه از غصه ی پرپرشدن یاس کبود،مادرمظلومه..
وقتی به دل پرغم وغصه ی مولا صاحب الزمان فکر می کنم...
آخه آقا جون چقدر باید غصه بخوری ..ای غریب..ای غریب..ای غریب..چقدر ما شیعیانت غصه دلت می کنیم؟!!
خیلی غریبی آقاجون..ما رو ببخش..برای همه ی نفهمی هامون،نادونی هامون...
کم ازت یاد می کنند مردم..انگار دلشون برات تنگ نمی شه آقا..
داداشی دعا کن بتونیم تو روز قیامت سرمون رو جلوی مادربالا بگیریم..وبگیم مادر ما هم کار کردیم برای اینکه غربت پسرتون،امام زمانمون کم بشه..وبگیم مادر یادمون نرفته که شما نتونستید غربت امام زمانتون،مولاعلی "علیه السلام"رو طاقت بیارید وبراش جون دادید...
.
.
داداشی می دونی، خوب می دونی یه خواسته بزرگ معنوی دارم که می خوام روز تولد مادر برآورده بشه..داداشی تو از مادر بخواه..به تو نه نمی گن
از مادر بخواه که واسطه بشن بین من وخدا که اگر صلاحم هست لیاقت برآورده شدن این حاجت معنوی رو پیدا کنم.
چهارشنبه 13/1/93