قسمتی از وصیت نامه شهید مسعود اخوندی فرمانده گردان یا زهرا (ع)
(از دوستان شهید محمد رضا تورجی زاده)
سفارشی هم به دانشجویان و اساتید محترم و عزیزانی که در دانشگاهها به تحصیل و تعلم مشغول هستند میکنم. ای عزیزان، بدانید اینکه شما میتوانید آسوده به آموختن علم بپردازید و راحت به تحقیق مشغول باشید به آسودگی به دست نیامده، به جرأت قسم میخورم در قبال فراهم آمدن این امکانات خون شهدای عزیز و گرانقدری بر زمین ریخته شده که شاید شما تعداد کمی از آنها را بشناسید. پس زمان آن رسیده که پی به مسئولیت خودتان ببرید، به خدا قسم شما در کنار طلاب به گفته امام مسئولترین افراد جامعه هستید مواظب باشید فردای قیامت باید جوابگوی شهدا باشید. باید که به دستورات امام گوش فرا داده و فرامینشان را آویزه گوشهایتان قرار دهید، غرورهای درونی را دور بریزید، بنشینید با خود فکر کنید که مبادا بیهدف درس بخوانید که این بزرگترین گناه است
مادرش تعریف میکند که راضی نبوده به جبهه رفتنش :
"همین یک پسرم بود ،
بی اندازه دوستش داشتم ،
اصلا در ذهنم شهادت را برایش نمی خواستم"
داغ و درد نبود تک پسرش در حزن صدایش موج میزند ،
صدایش آرامتر میشود و می گوید :
" ولی خب !
کسی دیگر ،
او را ،
بیشتر از من دوست داشت
و آن خدا بود..."
مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان قبول شده بود ، کم چیزی نبود ، این رشته و دانشگاه ، آن هم آن موقع ها ...
یک بار بهش گفتم : آقا مسعود! دانشگاه هم خودش یه نوع جبهه است و اگه شما تو اون جبهه بمونی و فارغ التحصیل بشی ، بنظر من ،شما می تونی نقش خوبی رو برای جامعه ایفا کنی ، حتما این نیست که تو این جبهه بمونی!
بهم جواب داد : " اشتباه فکر میکنی!! من اینجا هم تو دانشگاهم ، فقط تفاوتش اینه که اینجا استادش امامه و فارغ التحصیلاش هم شهدان ، شما کجا رو بهتر سراغ داری از اینجا ؟! "
http://sh-m-akhundi.blogfa.com/