موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لینک دوستان
آخرین مطالب
امکانات




مشاهده و دریافت کد
الهم العجل لولیک الفرج
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
جمعه 93/9/7
نظر

امام زمان

مهدیم من که مرا گرمی بازاری نیست   

بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست   

همه گویند که در حسرت دیدار من اواره ترینند   

لیک در گفته این طایفه هیچ کرداری نیست  

ای که دائم به دعایی که ببینی رخ من  

 تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست



شهید تورجی زاده...
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
جمعه 93/8/16
نظر

رفت

اره  رفتنند..... با همان پوتین ها!

به بهشت....

و من

 با هزار بال هم به انها نمی رسم.....!

تورجی


شما و من...
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
جمعه 93/8/16
نظر

شهید

شما از آب گل آلود عبور کردید تا به خدا برسید

 
 و من آب را گل آلود کردم تا خدا را نبینم...

گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما

 


گناه شهدا
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
جمعه 93/8/16
نظر

شهید

چی بگم.....‍!!!

 


در انتظار شهد شهادت....
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
جمعه 93/8/16
نظر

 

به دنبال شهدا می گردیم وقتی که شهدا پیشمان هستند با جسمی زنده....

و هر روز برای شهادت پرپر می شوند و به شهادت نزدیکتر...

و ما فراموششان کرده ایم..

و باز به دنبال شهدا می گردیم..!!!

جانباز شیمیایی

اکسیژن.....

از درد به فریاد برس اکسیژن!

خسته شده از کنج قفس. اکسیژن!

سهمیه ی جنگ و جبهه ی او این است:

سرفه سرفه، نفس نفس، اکسیژن!

جانباز

چندیست جان به حجم تنت،جا نمی شود

هِی سرفه می کنــی،نفست وا نمی شود

طعنه زده به دختر تو،همکلاسی اش:

این سرفه ها برای تو بابا نمی شود

جانباز

بابای مَن!

سُرفـه نمی کند،

فقط پَرپَر می زند،برای شهادتـــــ .


مادر .....
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
سه شنبه 93/7/29
نظر

مادر شهید تورجی

مادر بزرگوار شهید تورجی زاده

 آسمان

را گفتم

می توانی آیا

بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه

روح مادر گردی

صاحب رفعت دیگر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

کهکشان کم دارم

نوریان کم دارم

مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم

 خاک

را پرسیدم

می توانی آیا

دل مادر گردی

آسمانی شوی وخرمن اخترگردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

بوستان کم دارم

در دلم گنج نهان کم دارم

  این جهان را گفتم

هستی کون ومکان را گفتم

می توانی آیا

لفظ مادر گردی

همه ی رفعت را

همه ی عزت را

همه ی شوکت را

بهر یک ثانیه بستر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

آسمان کم دارم

اختران کم دارم

رفعت وشوکت وشان کم دارم

عزت ونام ونشان کم دارم

  آنجهان راگفتم

می توانی آیا

لحظه یی دامن مادر باشی

مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

باغ رنگین جنان کم دارم

آنچه در سینه ی مادر بود آن کم دارم

  روی کردم با بحر

گفتم اورا آیا

می شود اینکه به یک لحظه ی خیلی کوتاه

پای تا سر همه مادر گردی

عشق را موج شوی

مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

بیکران بودن را

بیکران کم دارم

ناقص ومحدودم

بهر این کار بزرگ

قطره یی بیش نیم

طاقت وتاب وتوان کم دارم

  صبحدم را گفتم

می توانی آیا

لب مادر گردی

عسل وقند بریزد از تو

لحظه ی حرف زدن

جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی

گفت نی نی هرگز

گل لبخند که روید زلبان مادر

به بهار دگری نتوان یافت

دربهشت دگری نتوان جست

من ازان آب حیات

من ازان لذت جان

که بود خنده ی اوچشمه ی آن

من ازان محرومم

خنده ی من خالیست

زان سپیده که دمد از افق خنده ی او

خنده ی او روح است

خنده ی او جان است

جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم

روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم

  کردم از علم سوال

می توانی آیا

معنی مادر را

بهر من شرح دهی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم

قدرت شرح وبیان کم دارم

 درپی عشق شدم

تا درآئینه ی او چهره ی مادر بینم

دیدم او مادر بود

دیدم او در دل عطر

دیدم او در تن گل

دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم

دیدم او درپرش نبض سحر

دیدم او درتپش قلب چمن

دیدم او لحظه ی روئیدن باغ

از دل سبزترین فصل بهار

لحظه ی پر زدن پروانه

در چمنزار دل انگیزترین زیبایی

بلکه او درهمه ی زیبایی

بلکه او درهمه ی عالم خوبی, همه ی رعنایی

همه جا پیدا بود

همه جا پیدا بود

 

شعر از tebyan.net


اشک یتیم
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
دوشنبه 93/7/28
نظر

یتیم

رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

 ثلاثة فی ظلّ العرش یوم القیامة یوم لا ظلّ إلّا ظلّه: و اصل الرّحم یزید اللَّه فی رزقه و یمدّ فی أجله و امرأة مات زوجها و ترک علیها أیتاما صغارا و قالت: لا أتزوّج على أیتامی حتّى یموتوا أو یغنیهم اللَّه و عبد صنع طعاما فأضاف ضیفه و أحسن نفقته فدعا علیه الیتیم و المسکین فأطعمهم لوجه اللَّه عزّ و جل‏


 سه کس روز رستاخیز هنگامى که سایه‏اى جز سایه عرش نیست در سایه آن جاى دارند، کسى که با خویشان نیکى کند خداوند روزى او را زیاد و عمرش را دراز کند و زنى که شوهرش بمیرد و اطفال صغیرى باقى گذارد و وى گوید من با وجود یتیمان خود شوهر نمیکنم تا بمیرند یا خداوند آنها را بى‏ نیاز کند و کسى که غذائى فراهم آورد و بمهمان خود بخوراند و پذیرائى او را کامل کند سپس یتیم و فقیر را بر آن دعوت کند و آنها را براى رضاى خدا غذا دهد.

نهج الفصاحه ص420 ، ح 1220

رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

أَ تُحِبُّ أَن یَلینَ قَلبُکَ وَتُدرِکَ حاجَتَکَ؟ اِرحَمِ الیَتیمَ و َامسَح رَاسَهُ وَ أَطعِمهُ مِن طَعامِکَ یَلِن قَلبُکَ و َتُدرِک حاجَتَکَ؛


آیا دوست دارى نرمدل شوى و به خواسته ات برسى؟ به یتیم مهربانى کن و دست محبت بر سر او بکش و از غذایت به او بخوران، تا دلت نرم شود و به خواسته ات برسى.

نهج الفصاحه ص160 ، ح 27

یتیم


مرا ببخش ...
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
یکشنبه 93/6/30
نظر

 

و  دوستت دارم.....

خدا

خدایا...

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم .

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم .

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم .

بابت هر گره ای که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم .

بابت هر گره ای که به دستم کور شد و تو را مقصر دانستم ...

مرا ببخش ...

 


از طرف بهترین دوست تو: خدا
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
شنبه 93/6/22
نظر

 

آنگاه که دوست داری همواره کسی به یادت باشد به یاد من باش که من همیشه به یاد توام...

(سوره بقره آیه 152)

خدا


مقصد خاک........
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
شنبه 93/6/22
نظر

اسمش آدم است

اما تو باور نکن

گاهی کاری می کند که از پس هیچ گرگی بر نمی‌آید . . .

انسان
ای انسان

به چه می نازی ؟

مقصدت خاک است . . .

خاک

و هیچگاه حیوانی برای تفریح انسانی را اینچنین خونین نکرد...

حیوان

امام صادق علیه السلام:

کجایند زیبارویانی که به جوانی‌ خود می‌نازیدند؟
کجایند پادشاهانی که شهرها ساختند و آن‌ها را با دیوارها مستحکم کردند؟
کجایند کسانی که در جنگ‌ها همواره غالب بودند؟
روزگار با خاک یکسان‌شان کرد و راهی تاریکی‌ قبرها شدند.

بشتابید، بشتابید!

خود را نجات دهید، خود را نجات دهید

سنگ قبر

نفس های انسان، گامهایی است که به سوی مرگ بر می دارد

امام علی (ع)




.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
یــــــــا زهــــــرا
نام: محمدرضا تورجی زاده
تولد : 23 تیر ماه 1343
فرزند: حسن
شهادت: 5 اردیبهشت 1366
محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای 10
محل دفن:گلزار شهدای اصفهان
روبروی فروشگاه فرهنگی شاهد
حرف دل
روی قبرم بنویسید که خواهربودم
سالها منتظر روی برادر بودم
بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
روی قبرم بنویسیدجدایی سخت است
اینهمه راه بیایم،تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بیخبرم
سالها میشود و از پیرهنش بیخبرم
نوای یار
طلا روی طلا
شهید محمدرضا تورجی زاده
وب های مرجع همکار
آرشیو ماهانه
منو اصلی
نویسندگان

Up Page
ابزار و قالب وبلاگکد پرش به بالای صفحه وب