موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لینک دوستان
آخرین مطالب
امکانات




مشاهده و دریافت کد
نحوه اشنایی با محمد رضا....
نویسنده : دوستدار شهید تورجی زاده
شنبه 93/11/18
نظر

 

سلام دوستان.

مطلب پایین صحبت های یکی از دوستدارن شهید محمد رضا تورجی زاده اس....

من خیلی نحوه ی اشنایش با شهید و متحول شدنشو دوست داشتم خیلی واسم تاثیر گذار بود.. امیدوارم که واسه شما هم همینطوری باشه.... راستی هر کسی از دوستداران شهید محمد رضا تورجی زاده اگه دوست داره نحوه ی اشناییشو با شهید محمد رضا تو قسمت نظرات یا از طریق ایمیل ارسال کنه من یه پست بهش اختصاص میدم و میزارم تو وبلاگ. اینطوری همه استفاده می بریم.

*******

سال دوم دانشگاه بودم غرق گناه غافل ازخدا نمازمو یه روز میخوندم ده روز نمیخوندم اهل ترانه آرایش غیبت و... به چادرم زیاد اعتقاد نداشتم اما با وجود این گناها دختر باحیایی بودم هیچ وقت موهامو بیرون نمیریختمو به هیچ پسری توجه نمی کردم دنبال راه می گشتم اما نمیدونستم چه راهی آرامش میخواستم اما حتی ترانه هم بهم آرامش نمیداد تا اینکه یه شب هم اتاقیم که دختر مذهبی بود عکس یه شهیدو بهم نشون داد گفت میگن خیلی جواب میده بیاوو بهش توسل کن راه توسلو بلد نبودم اما وقتی دیدمش دلم آروم گرفت دوستم مداحیاوو کتابشو بهم داد هرشب چند صفحه از کتابو می خوندمو یه گوشه تو حیاط دور ازچشم بقیه صداشو گوش میکردمو اشک میریختم تمام زندگیم رنگ شهدارو گرفته بود کم کم دیگه آرایش نکردم ترانه گوش نکردم چادرم شد پاره تنم مدت زیادی نگذشت که شدم پایه ثابت مسجد، شدم یه بچه هیئتی اهل نماز اول وقتو جماعت اهل نمازشب جوری که هم دوستایی که قبلا منو میشناختن هم خانواده وو فامیل براشون یه سوال بزرگ شده که چی شد من اینقدر تغییر کردم خیلی از بچه های مسجد اصلا باورشون نمیشد من قبلا مذهبی نبودم همه اینارو مدیون داداش محمدرضا تورجی زاده ام الآن جوری شدم که حجابم عبادتم افکارم برا خانوادم که زیاد مذهبی نیستن افراط تلقی میشه حتی برادرم بهم میگفت زشته اینقدر روسریتو میاری جلو حتی مادرم بخاطرپوشیدن جوراب ضخیم مشکی جلو فامیل یا اینکه جلو چادرمو دوختم یا خیلی چیزای دیگه میگن که احساس خجالت میکنم وقتی تو فامیل با این پوشش ظاهر میشی همین امروزم کلی سرم داد زدنو اعتقاداتمو زیر سوال بردن بخاطر اینکه پیش دکتر مرد پوست نمیخواستم برم چون ضرورتی نداشت.اما با وجود همه این سختیا داداش محمدرضا همیشه هوامو داشته و نذاشته کم بیارم.اگر خدابخواد امسال هم قراره طلبه بشم.واقعا شهدا واسطه خیرن واسطه الهی شدن پس اگر دنبال راه میگردین بهشون توسل کنید خیلی بامعرفتن...

 داداش محمدرضا قرب الهیو همیشه واست میخوام.گل تقدیم شما

 


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
یــــــــا زهــــــرا
نام: محمدرضا تورجی زاده
تولد : 23 تیر ماه 1343
فرزند: حسن
شهادت: 5 اردیبهشت 1366
محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای 10
محل دفن:گلزار شهدای اصفهان
روبروی فروشگاه فرهنگی شاهد
حرف دل
روی قبرم بنویسید که خواهربودم
سالها منتظر روی برادر بودم
بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
روی قبرم بنویسیدجدایی سخت است
اینهمه راه بیایم،تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بیخبرم
سالها میشود و از پیرهنش بیخبرم
نوای یار
طلا روی طلا
شهید محمدرضا تورجی زاده
وب های مرجع همکار
آرشیو ماهانه
منو اصلی
نویسندگان

Up Page
ابزار و قالب وبلاگکد پرش به بالای صفحه وب